بیخوابی که از ساعت 3 باهاش دست در گریبانم منجر به گذاشتن این پست شد:/
+فقط همین
بیخوابی که از ساعت 3 باهاش دست در گریبانم منجر به گذاشتن این پست شد:/
+فقط همین
سـلام
اینجانب یادم اومد که صبح یادم رفته عید قربان رو تبریک بگم اومدم تا الان تبریک بگم
اما دیدم سه روز عزای عمومی اعلام کردن به خاطر کشته شدن هموطنان عزیزم در مــنا
ترجیح دادم تسلیت بگم:(
واقعا متاسفم
اون از قضیه بالابر و کشته شدن اون عزیزان
اینم از این
از صمیم قلبم تسلیت میگم
+یه صلوات هم عنایت بفرمایید
پ.ن:دوستان چه جوری واسه وبلاگم آهنگ بزارم؟بلد نیسم:(لطفا راهنمایی کنید
دیشب طی یک اقدام انتحاری ؟ یا انتهاری؟ در جهت تقویت زبان همه 250 اهنگ فارسی و صد البته قشنگ و دوست داشتنی:(مو پاک کردم
و حدود 30 تا اهنگ خارجکی(انگلیش)جایگزینشون کردم
امید است که به زودی قادر به حفظ کردن و ترجمه ان ها باشیم
پ.ن:تولد پدر بسیار بسیار عالی بود.یک تولد چهار نفره مختصر با یک کیک کاکائویی عالی که عاشقش بودم.عکسش را سر فرصت آپلود خواهم کردم.
پ.ن2:خبری مبنی بر تصمیم بنیامین بهادری عزیز بر ازدواج مجدد شنیده ایم.کمی تا نسبتی شوکه شدم:(
امروز اول مهر است:)
خوشحالم از این بابت که به مدرسه نمیروم
+امروز روزه هم هستم(ریا نباشد)
+اتفاق مهم دیگر تولد پدر است
از انجایی که صبح زود به محل کارش رفته است بر آن شدیم تا تولدش را زود تر از همراه اول تبریک بگویید:(
این همراه اول هر سال نقش هایمان را برای سورپرایز :) کردن نقش بر اب میکد:(
و مهم تر از همه
امروز اول پاییز است
این همه اتفاق مهم آن هم در یک روز دلایلی کمی برای خوشحال بودن نیست؟