تولد یکسالگی وبلاگم نت نداشتم:(

الان 444 روزگیتو تبریک میگم دخترم:)

+همچنان استرس ورود به دانشگاه جدید و اشنایی با همکلاسی های جدید رو دارم

البته روز ثبت نام با یکیشون آشنا شدم ولی ....

ایشون کاکتوس جانم میباشن:)

اولش اینقدری نبودا تازه قد کشیده:)

وای این جوونه کناری چند وقته دلمو برده

ایشون قهرمان من هستن

اخه یه بار از همین نقطه یه جوونه کوچیک زد که قبلا جاش روی قفسه کتابام کنار پنجره اتاقم بود باد اومد افتاد و جوونش شکست....کلی غصه خوردم چند روز بعدش دوباره از همین نقطه جوانه زد و به این سرعت هم رشد کرد:)

اون هاپوی سبز پشت سریش رو هم تابستون که رفته بودیم مشهد با اقای شوور رفتیم شهر بازی از این بازی شانسی ها کردیم که ایشون از 15 امتیاز 15 گرفتن و ما هم چی میخواستیم انتخاب کردیم:)

که من این هاپوی شبز رو انتخاب کردم:)

به جای اتو و سشوار و سینی و ظرف و عروسکای زشت دیگه....