سلام:)

احوالات شما.خوبید؟؟خوش میگذره؟

ما هم خوبیم

هم من هم آقای یار

خدا رو شکر به ثبات رسیدیم و روزای خوبی رو میگذرونیم.

و من دارم در کنار مردی که دوستش دارم پله پله به آرزوهام نزدیک تر میشم.

مردی که با تموم علاقه ای که به هم رشته بودنمون داشت وقتی بهش گفتم این رشته رو دوست ندارم و میخوام دوباره کنکور بدم نه تنها مخالفت نکرد بلکه کاملا همایتم کرد.روز کنکور خودش اومد منو رسوند تو راه کلی سلفی گرفتیم و با کلی انرژی مثبت منو فرستاد سر جلسه:)

مردی که وقتی میخواستم انصراف بدم پا به پام اومدم و کمکم کرد و وقتی میخواستم همه چیزمو بزارم و از صفر شروع کنم بازم همراهم بود

حتی روز اول دانشگاه.مثل یه پدر مهربون.یا نه اصلا چزا پدر

مثل یه عشق دوست داشتنی با این تفاوت که مثل نبود خودش بود.

و روزی که رفتم مصاحبه بدم برای یه آموزشگاه زبان معتبر بهم قوت قلب داد.وقتی قبول شدم اولین کسی بود که بهم تبریک گفت و حالا من دارم پله پله به رویای زمان بچگیم میرسم.

من رفتم رشته زبان تا تیچر بشم و حالا فقط چند قدم دیگه مونده تا بهش برسم:)

شاید همین تابستون.

این روزا اکثرا 12 ساعت کلاسم و این خستم نمیکنه که هیچ عاشق ترمم میکنه:)

صبح ها دانشگاه و عصر ها موسسه میرم observe.یعنی سر کلاس ها میشینم و درس دادن اساتید رو تماشا میکنم

از هفته دیگه هم احتمالا کلاس های تی تی سیم شروع بشه و بعد از کامل شدن جلسات observe باید demo بدم و همه چیز به دمو بستگی داره که اگه قبول بشم میتونم همین تابستون کلاس بردارم:)

شاید برای بعضیا خیلی سطحی و ساده باشه ولی این یکی از آرزوهای من بوده و هنوزم هست....

برام دعا کنید دمو رو قبول بشم:)

نیمه شعبان هم پیشاپیش مبارک:)))