سلام:)

دیدم خیلی پستا طولانی میشه شاید جالب نباشه این همه روی صفحه اصلی وب مطلب بیاد تصمیم گرفتم یه مدتی توی ادامه مطلب بنویسم

ترجمه های زبانم بالاخره بعد از سال ها تلاش تموم شد:)

این روزا خیلی کم

خیلی خیلی کم

یعنی اگه بخوام با خودم رو راست باشم تقریبا هیچی درس نمیخونم

به نظر هر کس دیگه ای هم جای من میبود همین طوری میشد

اخه تصمیم گرفتن درباره آینده که به این آسونیا نیست به خصوص که اگه اشتباه تصمیم بگیری هیچ راه برگشتی نیست:|

حقیقتش حس و حال پست گذاشتنم نداشتم

حس و حال درس خوندنم ندارم

حس و حال فکر کردن به آینده رو هم ندارم

حس و حال هیچی رو ندارم

ذهنم خیلی درگیره

نه میتونم خوب درس بخونم و نه میتونم خوب به آینده فکر کنم

پرم از تشویش

پرِ شک و دو دلی

+هر وقت حوصلم سر میره میوفتم به جون قالب و دستکاریش میکنم پس وقتایی که تند تند قالب عوض میکنم بدونید حالم خوب نیس:(

همینا دیگه:)

++عنوان شماره همین پسته که پست 70 میباشد.یعنی یک دقیقه که از 60 ثانیه تبدیل شده و 10 ثانیه.متوجه منظورم که شدید؟اخه حس کردم بد توضیح دادم:(

+++کریسمس مبارک=>الکی مثلا من خارجی ام

++++به لطف ترجمه های زبان کلی چیز جدید یاد گرفتم مثل:تبدیل ورد به پی دی اف،تغییر اعداد ورد از انگلیسی به فارسی،پاورقی گذاشتن توی ورد:)

خیلی به درد بخور بودن و صد البته اسون:)